به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران نسبت به نابودی صنعت نمایشگاهی و نمایشگاه داری کشورمان و نابلدی و نا آشنایی اکثرِ مدیرانِ خصوصی و دولتی ایران به اصول، تخصص و قواعد غرفه داری و همچنین برگزاری ضعیف و خجالت آور بودن نمایشگاهها و بیسوادی و عدم توانایی غالب مجریان نمایشگاهها واکنش نشان داده و ضمن اظهار تأسف، با نگارش یادداشتی به قلم خویش به سایه روشن های این موضوع بشرح زیر پرداخت و گفت: برگزاری و سازماندهی نمایشگاههای داخلی و خارجی و همچنین حضور شرکتها و غرفه داری آنان در نمایشگاههای مختلف تعریف مشخصی داشته و از قاعده و قانون خاصی برخوردار میباشد که تخطی از آن تعریف و قواعد، نمایشگاه و نمایشگاه داری را از یک همایش بزرگ اقتصادی، صرفاً به یک بازارچه و غرفه داران را به مغازه داران خرده فروش بی حوصله و غرفه آنان را پاتوق و به محل دیدار دوستان با هم تبدیل میکند!!
در تعریفی گویا و کوتاه، نمایشگاه را میتوان تبلیغ زنده نامید، زیرا در نمایشگاه عواملی همچون تولیدکنندگان، توزیع کنندگان، مصرف کنندگان کالا یا خدمات و همچنین مسئولین و مقاماتِ ذیربط کشوری در یک زمان و در مکانی مناسب، گردهم می آیند. نمایشگاه مکانی جهت به نمایش گذاردن توانمندیها و پیشرفتهای اقتصادی یک جهان، یک قاره، یک منطقه و یا یک کشور در زمینه های گوناگون میباشد. همچنین برگزاری نمایشگاه موجب افزایش و بالارفتن سطحِ اطلاعات و دانش عمومی، علمی و فنی بازدیدکنندگان، مراجعین و مشتریان نمایشگاه میگردد.
هرچند نحوه برگزاری “نمایشگاه” حرفه و کار بسیار مهم و تخصصی بوده و اهمیت آن غیرقابل اِنکار میباشد لکن بنا دارم تا درخصوص غرفه داران و نحوۀ حضور آنها در نمایشگاهها و همچنین نمایشگاه داران و مجریان و برگزارکنندگان نمایشگاهها مواردی را عرض کرده و جهت تنویر افکار عمومی به رشتۀ تحریر درآورم.
بدواً شایان ذکر است که اکثر بازدیدکنندگان نمایشگاههای داخلی و بین المللی، افراد عادی و غیر متخصص میباشند از همین رو، غیر متخصص بودن و عوام بودن غالب مردمی که از نمایشگاهها بازدید می کنند نباید موجب شود تا مدیران شرکتها و مسئولین غرفه ها با همه مردم و مراجعینی که در بین آنان افراد متخصص، مدیران اجرایی خصوصی و دولتی و…. حتی مقامات ارشد کشوری نیز وجود دارند بشکل نامناسبی برخورد کرده و به کسانیکه از برابر غرفه ها عبور میکند نگاه عاقل اندر سفیه داشته باشند.
با عنایت باینکه قریب به 35 سال است که یکی از رشته ها و تخصص های کاری اینجانب (نگارندۀ این یادداشت) سازماندهی و برگزاری نمایشگاههای کوتاه مدت (3 الی 4 روزه) و بلندمدت (یک ساله) داخلی و خارجی میباشد از همین رو سعی بنده بر این است تا به لحاظ تخصص کاری و همچنین علاقۀ شخصی ام و همچنین بدلیل دعوتنامه هایی که از مجریان نمایشگاهها به دستم میرسد، زمانی معقول را جهت بازدید غالب نمایشگاههای سازماندهی شده در داخل تخصیص دهم تا جدای از بازدیدِ غرفه هایِ مختلف و آشنایی با پیشرفتها و شنیدن مشکلات پیش روی تجار و تولیدکنندگان، نقاط قوت و ضعف نمایشگاهها و غرفه داران را هم از نزدیک دیده و آنها را مورد واکاوی قرار دهم.
فلذا وقتیکه بعنوان بازدیدکننده ای معمولی و تحت عنوان فردی ناشناس به غرفۀ شرکتها مراجعه کرده و میکنم اولاً در غالب موارد به عینه دیده و میبینم که از مسئولین و مدیران اجرایی و ارشد آن شرکت خبری نبوده و کسانی هم که در غیاب مدیران در غرفه ها حضور دارند یا در حال خوردن ِاغذیه های گوناگون در برابر انظار عموم هستند و چنانچه فارغ از خوردن باشند با
تلفنهای دستی خود بازی می کنند و یا با دوستان خود در حال بگو و بخند و عکس یادگاری گرفتن هستند و در نهایت اگر کار خاصی هم نداشته باشند بلحاظ عدم پاسخگویی به مراجعه کنندگان، روی خود را به در و دیوار بر میگردانند یعنی انگار کسی را نمی بینند، البته این نوع غرفه داری و شیوه برخورد در کشور ایران و بین اکثر مدیران و کارمندان شرکتهای داخلی به یک فرهنگ غلط تبدیل شده است!!
شرکتهای مشارکت کننده در نمایشگاهها به دو دسته دولتی و خصوصی تقسیم میشوند که دسته اول یعنی شرکتهای دولتی آنچنان انگیزه ای برای مشارکت در نمایشگاهها ندارند، فلذا حضورشان در نمایشگاهها یا عمدتاً از روی تکلیف از جانب مقامات بالا دست وزارتی میباشد و یا بدون دستور و رأساً فقط جهت حضور در کنار سایر رقبا در نمایشگاه مشارکت میکنند به همین خاطر این نوع شرکتها هیچ هدف و انگیزه ای نداشته و فقط اطاعت امر و رفع تکلیف میکنند لکن مقامات ارشد این شرکتها اعم از مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره، عارشان می آید که پا به غرفه خودشان گذارده و با بازدید کنندگان رو به رو و همکلام شوند که این طرز تفکر آقایان خود جای تأسف دارد، اما حضور جمع کثیری از شرکتهای دستۀ دوم در نمایشگاهها، یعنی شرکتهای خصوصی بیش از اینکه جنبه اقتصادی، بازاریابی و معرفی فعالیتهایشان را داشته باشند از بابت حسادت و چشم و هم چشمی صورت میگیرد یعنی مسئولین شرکتها فقط بخاطر اینکه در برابر شرکتهای رقیب خود حاضر شده و امـوال و بزرگی و دکوراسیون غرفه خود را به رخ هم بکشند در نمایشگاهها مشارکت کرده و هزینه های هنگفتی را هم متقبل میشوند و پس از اتمام زمان نمایش نیز، همه چیز را به ورطه فراموشی میسپارند، در صورتیکه حضور و مشارکت در نمایشگاهها یک بُعد قضیه میباشد ولیکن مهمتر از آن، آغاز دوران پیگیری سفارشها و ارتباط با افرادی است که طی مدت نمایش از غرفه ها بازدید کرده اند، یعنی شروع دوره ای جدید بنام فعالیت پس از اتمام نمایش، اما چه بسا که مسئولین غالب شرکتها هیچگونه آشنایی با قسمت دوم نداشته و ندارند!!
نگارنده یادداشت تأکید میکنم که غالب مدیران ارشد شرکتهای دولتی و خصوصی را فقط زمانی میتوان در غرفه های خویش زیارتشان نمود که آقایان منتظر ورود یکی از وزراء و یا مقاماتِ اَرشد دولتی باشند که قرار است از نمایشگاه دیدن کند و آنان برای گرفتن عکس یادگاری و نصب آن عکس بر در و دیوار شرکت شان صف کشیده اند و منتظر ورود ایشان میباشند. اخیراً شیوه ای جدید جهت غرفه داری آسان و مدرن بین برخی از شرکتهای ایرانی باب شده بدین شکل که شرکتها قراردادی با مؤسسات تبلیغاتی برای ساخت و دکوراسیون غرفه های خود منعقد میکنند و در حاشیه این قرارداد از شرکتهای تبلیغاتی و یا بقول معروف از پیمانکار دکوراسیون درخواست میکنند تا چند نفر دختر خانم با لباسهای متحدالشکل برای مدت برگزاری نمایشگاه استخدام کرده و در اختیار غرفه دار قرار دهند تا جهت اداره غرفه و پاسخگویی به مردم استفاده کنند اما متأسفانه خـانمهای استخدام شده داخل غرفه ها و در برابر مردم می نشینند و فقط کارت و کاتالوگ پخش میکنند و به هیچ سوالی هم نمی توانند پاسخ بدهند زیرا اصلاً اطلاعاتی در اختیار ندارند، در نتیجه با این وضعیت و با توسل به این مدلها، بازدیدکنندگان متخصص سرگردان شده و سوالات آنها بی پاسخ میماند. به عبارتی بهتر نمایشگاهها به مرکزی جهت فخر فروشی، رد و بدل کردن ساک دستی، و کادوهای مختلفِ ارزان قیمت از قبیل: خودکار، ساعت و جاسوئیچی و…. تبدیل شده است.!!
اینجانب متأسفانه برگزاری اینگونه نمایشگاهها و اینگونه غرفه داریها را نه تنها اصولی و صحیح ندانسته بلکه آثار آنرا در دراز مدت بر پیکرۀ اقتصاد و صادرات غیرنفتی کشور مخرب و سَم میدانم و متذکر میشوم که در کشور ما تا به امروز اصلاً رسم بر این نبوده که سازمان دهندگان و برگزارکنندگان نمایشگاهها قبل از برپایی نمایشگاه، مسئولین غرفه ها را دور هم جمع کرده و توسط اساتید مجرب به صورت فشرده و کوتاه مدت، آنان را آموزش دهند و مدیران و صاحبان غرف را با شیوه و اصول غرفه داری و فنون گفتگو و و همچنین رسم و راه مشتری مداری و اخلاق حرفه ای و نحوۀ میهمانوازی آشنا کنند.
مسئولین ذیربط دولتی و همچنین مجریان و برگزارکنندگان نمایشگاههای داخلی و بین المللی جهت رفع معایب، ضعف ها، خلاء ها، معضلات و مشکلات نمایشگاهها، میبایست تدابیری را اتخاذ کنند تا هرچه سریعتر حال و هوای برگزاری نمایشگاهها، نحوۀ غرفه داری و شیوۀ برخورد با بازدیدکنندگان عوض شده و نقاط ضعف به نقاط قوت تبدیل شوند. لکن گذشته از سازماندهی عبور و مرور خودروهای اطراف نمایشگاه و داخل پارکینگها، تبلیغات و اطلاع رسانی های بجا و مطلوب و ارسال دعوتنامه های مناسب، مواردی از جمله آموزش کوتاه مدت غرفه داران و نحوه بازاریابی و برخورد با مراجعه کنندگان، اختصاص فضایی کوچک در داخل تمامی غرفه ها با قیمت نازل جهت صرف ناهار، (اطاق کوچکی مخصوص صرف غذا آنهم به دور از دید مردم)، ارائه اطلاعات لازم به مراجعه کنندگان و پاسخ شفاف به تمامی سوالات معقول بازدیدکنندگان، عدم استفاده از افراد کم تجربه و جوان و بی اطلاع در غرفه ها، برخورد مناسب و مؤدبانه همراه با گشاده رویی با مراجعین، پذیرایی مناسب در رستورانها از حاضرین و بازدید کنندگان در نمایشگاهها و…. دهها مورد دیگر میتوانند در رشد و شکوفایی صنعت و حرفۀ نمایشگاه داری و غرفه داری مفید و موثر واقع شوند.
با عنایت به فعالیتهای وسیع و برنامه های جدید مرکز تجارت جهانی ایران لازم به ذکر است که: شورای سیاستگذاری مرکز جامع صادراتی ایران مقرر نموده است تا از این تاریخ به بعد تمامی نمایشگاههای مهم رسمی داخلی و بین المللی را که در ایران برگزار میشوند را رصد و مورد بررسی و مطالعه قرار داده و در همین راستا شرکتهای برتر و نمونه حاضر در نمایشگاهها را از همه نظر شناسایی و ضمن تقدیر و اهداء لوح و تندیس مرکز جامع صادراتی ایران به آنان، اسامی نمایشگاههای ممتاز و شرکتهای منتخب و مدیران شان را جهت اطلاع عموم از طریق رسانه های گروهی منعکس نماید.
نگارنده این یادداشت دیروز چند ساعتی را صرف بازدید از نمایشگاه صنعت مالی (بورس، بانک و بیمه) و “لوازم خانگی” نمودم، همچون بازدیدکنندگان عادی و بطور ناشناس حدود 5 الی 6 سالن را بازدید کردم اما این نمایشگاهها به تنها چیزی که شباهت نداشت، “نمایشگاه” بود!! از طرفی دیگر در غالبِ موارد از عملکرد نادرست و تأمل برانگیز غرفه داران متأسف شده و فقط یک غرفه دار با گشاده روئی به استقبال حقیر آمد و برخورد مؤدبانه اش موجب شد تا چند دقیقه ای از نزدیک با مسئولین آن شرکت گفتگو کرده و پای درد دلشان بنشینم یعنی از چند صد غرفه ای که بازدید نمودم فقط یک شرکت با اینجانب ارتباط برقرار کرد که خود جای تعجب و تأسف دارد.!!
بانکها و بیمه ها احتیاجی به مشتری ندارند، زیرا مشتریان آنها در شهرها سرگردانند و به دنبال آنها میگردند اما کسی سرویس راضی کننده ای به مردم نمیدهد!! پس چه لزومی دارد که آنان در نمایشگاه شرکت کنند و غالب بانکها و بیمه ها و سایرین، غرفه هایشان را به پاتوقی برای دید و بازدید دوستان شان مبدل کنند؟!! مثلاً در نمایشگاه شرکت میکنند تا به مشتریان و بازدیدکنندگان پول یا وام دهند؟!!
و همچنین نمایشگاه لوازم خانگی بدتر از آن یکی!! نمیدانم که مجری متخصص برگزاری نمایشگاه بوده یا نه؟!! پس چرا جمع بسیاری از شرکتهای لوازم خانگی شرکت نکرده بودند؟؟!! چرا خیلی از غرفه ها خالی بود؟!
چرا نمایشگاه لوازم خانگی را امسال به دو بخش برقی و غیر برقی (انرژی بر و غیر انرژی بر) تقسیم کرده اید تا برای دو مجری منبع درآمد ایجاد شود؟!!
دیگر تمایلی ندارم راجع به مشکلات و نقاط ضعف این نمایشگاه صحبتی بکنم اما مهمترین بخش مشکلات که اشک همه را درآورده بود، گرمی سالنها بود که غرفه دار و بازدیدکنندگان و پرسنل نمایشگاه، همگی در حال عرق ریختن بودند و هر کس با مقوایی در حال باد زدن خود بود!!
امروز کسب اطلاع کردم که برای نوسازی یکی از تالارها و سالن های کنفرانس شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی که درآمد سالانه از آن تالار قریب به 700 میلیون تومان هم نیست، حدود 50 میلیارد تومان با پیمانکار قرارداد بسته اند که کار اجرایی آن آغاز شده است!! واقعاً جای تعجب دارد که جایی را که با 5 میلیارد تومان هم میشود زیباسازی و نو نوار کرد، پس چرا 10 برابر بیشتر هزینه کرده اند؟!!
از طرفی دیگر وقتیکه سوابق مجریان نمایشگاهها را مینگرم، متأسفانه میبینم که غالب آنها اصلاً سابقه و تخصص سازماندهی نمایشگاه را ندارند و مثلاً یکی قبلاً کارمند آن تشکیلات بوده و دیگری راننده بوده و آن یکی شغل غیر مرتبط داشته و الا آخر… که واقعاً جای گریه دارد!!
با این وضعیتی که امروز و ماههای گذشته دیده ام، علیرغم میل باطنی ام باید بگویم که صنعت نمایشگاهی و نمایشگاه داری کشورمان بیمار و رو به اضمحلال و نابودی است و اگر اقدام عاجلی از طرف مسئولین ذیربط و مقامات ارشد دولت در جهت تغییر این سیستم از نظر سخت افزاری و همچنین نرم افزاری صورت نگیرد، باید فاتحه این صنعت را خواند!!
در نهایت به اعتقاد نگارنده، با این وضعیت و با این مجریان و این شرکتها که حضور در نمایشگاه را تفریح و هزینه در این زمینه را جهت فرار مالیاتی انجام میدهند، نمیتوان به سادگی در عرصۀ جهانی موفق بود و قدمهای مثمر ثمری در زمینۀ صادرات غیر نفتی کشور آنهم با شعارهای دکتر پزشکیان در جهت بهبود اقتصاد کشور برداشت. پس جای کار زیادی در صنعت نمایشگاهی وجود دارد و باید بطور جدی به این مقوله پرداخت تا حرف قابل قبولی برای موفقیت در عرصۀ “تجارت جهانی” و برافراشته کردن پرچم اقتصادی ایران در سراسر دنیا داشته باشیم.
انتهای پیام/