منظور از ناترازی این است که در وهله اول یک شکاف بین دارایی و بدهی بانکها وجود دارد.
به گزارش بنکر (Banker)، یعنی در سمت چپ ترازنامه یکسری بدهیهایی داریم که قطعی هستند در حالی که در سمت راست ترازنامه یعنی سمت داراییهای نظام بانکی به آن اندازه دارایی وجود ندارد.
بنابراین وقتی ترازنامه را ارزیابی واقعی میکنیم از سه جنبه دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام میبینیم، تراز خود را نشان نمیدهد بنابراین این شکاف مشهود است.
پس اولین جنبه ناترازی از شکاف دارایی و بدهی به چشم میآید.
دومین جنبه ناترازی مربوط به جریان سود و زیان است.
یعنی سودآوری و درآمدزایی نظام بانکی کفاف هزینهها را نمیدهد و در نتیجه بانکها عمدتاً با زیان روبهرو هستند.
سومین ناترازی که دستهبندی میشود در حوزه جریان نقدینگی است.
جریان نقدینگی بانکها به شکلی است که پاسخگوی نیاز بانک و مشتریان نیست.
این هم ناشی از عدم تطابق سررسید داراییها و بدهیهاست.
یعنی ما سپردهای را جمع میکنیم و تسهیلات بلندمدت قابل تمدید و شاید به عبارتی مادامالعمر پرداخت میکنیم.
این تسهیلات دیگر برنمیگردد و پشت سر هم انباشت میشود و عمده تسهیلات هم امهال میشود.
دلیل هم این است که مشتری نمیتواند بازپرداخت را انجام دهد بنابراین تسهیلات امهال میشود.
در نتیجه نظام بانکی در حوزه دارایی- بدهی، حوزه درآمد-هزینهای و در حوزه نقدینگی (جریان وجوه نقد) دچار ناترازی است.