آيا مدل اقتصادي ايران مدل خاصي است كه فرآيند اختلاس را ايجاب ميكند؟ آيا فرهنگ سياسي- اقتصادي كنوني ما باعث بازتوليد پديده مذموم اختلاس شده است؟
به گزارش بنکر (Banker)، امروز اقدامات تاميني و تربيتي و دادگاه علني دردهاي اجتماعي و شكافهاي اجتماعي را التيام نميبخشد.
نباید فراموش کرد که سرمايه واقعي ملت ايران اعتماد اجتماعي است نه بنگاهداري اقتصادي.
در زیر به سه برش اجتماعی اشاره شده است تا بیشتر به عمق پدیده اختلاس و تاثیر آن بر جامعه پی برد.
برش اول:
منزل یکی از ریش سفیدان فامیل دعوتیم، ناگهان زنگ در به صدا در می آید، همسر صاحبخانه آیفون را خیره خیره می نگرد و رو به شوهرش می گوید مامور کمیته امداد است و آمده صندوق صدقات کوچکی که گوشه حیاط خانه آویزان است را خالی کند.
ناگهان صاحبخانه با دست به پیشانی اش می زند که ای وای اون صندوق کاملاً خالیست و در این چند ماه هیچ پولی در آن نریخته ام، یکدفعه پسر مهندس بیکار خانواده می گوید؛ ولش کن بابا برن از ب.ز. بگیرن!
برش دوم:
در صف نانوایی ایستاده ام، نان تافتونی که در چند سال پیش با کمترین قیمت می شد خرید الان به چند برابر رسیده است!
کارتُون خوابی که دندانهایش را فدای مواد کرده،رو به شاطر کرده و میگوید؛ اوستا یه دونه نون بهم بده چند روزه چیزی نخوردم، دارم می میرم…
شاطر با اکراه نانی را از زیر پیشخوان نانوایی که وسطش سوخته و معلوم است برای نان خشکی کنار گذاشته به مرد ژولیده می دهد!
مرد نگاهی به نان میکند و می گوید؛ حاجی اینو که سگ نمی خوره، خدا خیرت بده یه دونه داغشو بده!
شاطرِ عصبانی فریاد زنان می گوید؛ برو گمشو همینم از سرت زیاده، برو از اونها که دارند مال مردم را می خورند نون بگیر!
برش سوم:
در تره باری مشغول جدا کردن خیار و گوجه هستم، مردی وارد میشود و چشمش به سینی باقالی می افتد و رو به صاحب مغازه کرده و میگوید: حاجی باقالی دیروز دو تومن بود، حالا شده سه تومن؟!
فروشنده در پاسخ با طعنه میگوید؛ مگه خبر نداری سیل اومده، بار نمیاد، همینم به زور گیر آوردم!
خریدار تعجب کنان پاسخ میدهد: کِی سیل اومده؟ کجا؟ چرا خبردار نشدیم؟ قبلنا که سیلی، زلزله ای میومد همه جا چادر میزدن پول جمع میکردن، اگه سیل اومده پس چرا خبری نیست؟!
فروشنده با لبخند تمسخر آمیزی گفت:ای آقا اونقدر دزدیدن که دیگه روشون نمیشه از ملت گدایی کنن!
بله اختلاس فقط به یغما رفتن ثروت ملی نبود، آنچه بیشتر و مخربتر از بُعد اقتصادی رُخ می نماید، نابودی فرهنگ بخشندگی مردم کشور است.
شاید شما هم با این تصاویری که گفته شد روبرو شده باشید و اکنون باید پرسید که چگونه مردمی که برای کمک به جبهه ها، زلزله های رودبار و بم، حتی برای افغانستان پول جمع میکردن و کامیون کامیون اجناس میفرستادند به جایی از بی تفاوتی رسیده اند که حاضر نیستند سرسوزنی ببخشند!
کاری که اختلاس کرد مهمتر و عمیقتر از به تاراج رفتن ثروت است، نابودی فرهنگ بخشیدن در اطراف ماست! کمی بیشتر دقت کنید سنگدلی بیشتر شده است!