عقد صلح به دلیل ویژگیهای خاصی که دارد، کاربردهای متعددی برای اشخاص به همراه میآورد. به نحوی که میتوان نتیجه هر عقدی را به طریق امضای قرارداد صلح به دست آورد و همزمان از پیچیدگیهای قرارداد اصلی دوری کرد.
با این حال سوالی که در خصوص صلحنامه همواره مطرح میشود، به ادامه اعتبار این عقد پس از فوت هر یک از طرفین اشاره دارد. موضوعی که در این نوشته پاسخ خواهیم داد.
صلحنامه چیست؟
فصل هفدهم از قانون مدنی، در مواد 752 به بعد این قانون به موضوع صلح اختصاص داده شده است. محتوای این بخش ذیل عقود و قراردادها بیان شده است و در نتیجه به دست میآید که صلح نوعی از عقد است.
عقد یا قرارداد به توافق کتبی یا شفاهی بین حداقل دو نفر گفته میشود، در هر قرارداد حداقل یک موضوع قرارداد وجود خواهد داشت و هر یک از طرفین با توجه به محتوای قرارداد انجام امر یا امور خاصی را به عهده میگیرند.
اما صلحنامه چه نوع عقدی است؟ چه ویژگیهایی دارد و کاربرد آن چیست؟ در این بخش قصد داریم به پرسشهای یاد شده پاسخ دهیم.
تعریف عقد صلح
اشاره کردیم که صلحنامه به وضعیتی گفته میشود که عقد صلحی بین حداقل دو شخص منعقد میگردد. برای اعتبار صلحنامه، ویژگیهای مشترکی که در کلیه عقود باید رعایت شود را باید بشناسیم و مورد رعایت قرار دهیم. من جمله این موارد عبارت است از لزوم اهلیت داشتن طرفین عقد. اهلیت به معنای آن است که شخص قانونا امکان و اختیار برای امضای قرارداد را داشته باشد.
به عبارت سادهتر، شخصی اهلیت دارد که به سن رشد رسیده باشد، یعنی 18 سال تمام داشته باشد و سلامت و تمامیت عقلانی وی مورد خدشه واقع نشده باشد. این شخص میتواند تعهداتی را به عهده گیرد و از جمله آنها امضای عقد صلح است.
نکات مهم در تنظیم صلحنامه
- عقد صلح مطابق با ماده 760 از قانون مدنی، یک عقد لازم است: عقد لازم که در مقابل عقد جایز قرار میگیرد، به این معناست که قرارداد به محض امضا دیگر امکان برهم زدن یک طرفه را نخواهد داشت. به عبارت سادهتر، در عقود جایز، هر یک از طرفین این حق قانونی را دارند که هرگاه بخواهند قرارداد را به صورت یک طرفه خاتمه دهند. اما در عقود لازم چنین حقی وجود نداشته و اعتبار عقد را نمیتوان مخدوش کرد.
تفاوت مهم دیگر در عقود لازم به نسبت عقود جایز، به ادامه حیات این عقود در صورت فوت هر یک از طرفین بازمیگردد. در واقع در عقود جایز، با فوت هر یک از طرفین، عقد اعتبار خود را از دست میدهد و در نتیجه تعهدات و موضوع عقد نیز از دست خواهد رفت.
حال آن که در عقود لازم، فوت هیچ یک از طرفین، در خاتمه اعتبار عقد موثر نخواهد بود. پس حتی پس از فوت طرفین نیز عقد به اعتبار خود باقی است. اتفاقا به دلیل لازم بودن عقد صلح است که این قرارداد جایگزین مناسبی برای وصیتنامه به حساب میآید.
زیرا طرفین مطمئن خواهند بود که نتایج عقد وصیت را از عقد صلح به دست میآورند، لزومی به پیروی از محدودیتهای عقد وصیت ندارند و نیز اعتبار صلحنامه پس از فوت طرفین نیز به حیات خود ادامه خواهد داد.
- عقد صلح معمولا بدون داشتن خیارات تنظیم میگردد: یکی از حالتهایی که برای طرفین در یک عقد میتواند امکان و اختیار بر هم زدن یک قرارداد را به همراه آورد، به عنوان خیارات شناخته میشود. خیار که در واقع از واژه اختیار گرفته میشود، به وضعیتهایی گفته میشود که هر یک از طرفین حق و اختیار بر هم زدن قرارداد را در شرایط مقرری خواهد داشت.
با توجه به اینکه معمولا در عقد صلح طرفین تمایل دارند اعتبار عقد مخدوش نشده و به حیات خود ادامه دهد، معمولا خیارات را در این عقد وارد نمیکنند و در نتیجه عقد قابلیت فسخ نخواهد داشت و به حیات حقوقی خود ادامه خواهد داد.
انواع صلحنامه
با عقد صلح و کاربردهای آن آشنا شدیم. اما جالب است که بدانید که صلحنامه را با توجه به کیفیت تنظیم آن به دست وکیل آنلاین و نیز با توجه به هدفی که از انعقاد عقد صلح دنبال میکنیم، به انواع مختلفی تقسیم میکنند که در این بخش قصد داریم به این موارد اشاره کنیم.
صلحنامه عادی در مقابل صلحنامه رسمی
عقود و قراردادها به صورت کلی میتوانند به دو شکل عادی و رسمی تنظیم شوند. عقد صلح نیز از این تقسیمبندی مستثنی نیست و در نتیجه میتواند به هر دو حالت صلحنامه عادی و یا صلحنامه رسمی منعقد گردد.
اما تفاوت این دو حالت در چیست؟
در صلح عادی، طرفین عقد صلح راسا، بدون دخالت شخص ثالث و به صورت دستنویس عقد صلح را نوشته و امضا میکنند، حال آن که در صلحنامه رسمی، طرفین عقد برای تنظیم آن به دفترخانه تنظیم اسناد رسمی مراجعه کرده و درخواست تنظیم عقد صلح را مینمایند.
نکتهای که باید در نظر داشته باشیم آن است که نتایج حاصل از صلح و کاربردهای عقد صلح، در هر دو نوع صلح عادی و صلحنامه رسمی به یک شکل باقی میماند و تغییری از حیث اعتبار یا کاربرد بین انواع صلحنامهها نیست.
با این حال در صلحنامه رسمی، شخص ثالثی که وظایف و اختیارات مربوطه را برخوردار است، قرارداد را تنظیم کرده و امضای طرفین را تایید مینماید، همچنین شماره رسمی به این عقد صلح تعلق میگیرد که در نتیجه امکان استعلام گرفتن برای هر شخصی وجود خواهد داشت.
اما در صلحنامه عادی، طرفین شخصا عقد را نوشته و امضا کردهاند و با اینکه ممکن است شاهدی هم در ذیل عقد را امضا کرده باشد، اما صلحنامه اعتبار اسناد رسمی را کسب نخواهد کرد.
در واقع مهمترین تفاوت در اسناد عادی و اسناد رسمی را باید در نحوه مخدوش کردن اعتبار آنها جستجو کرد. مطابق با قانون آیین دادرسی مدنی، نسبت به اسناد رسمی تنها میتوان ادعای جعل نمود. پس چنانچه شخصی به اعتبار صلحنامه رسمی اعتراض داشته باشد، ناگزیر است که ادعای جعل نموده و با طرق قانونی جعلی بودن سند یا جعلی بودن امضای ذیل سند را ثابت نماید.
اعتبار صلحنامه
یک قرارداد از زمانی که طرفین آن را امضا و تایید میکنند، آغاز میشود و اصولا تا زمانی که موضوع قرارداد انجام شود و یا مدت زمان اعتبار قرارداد خاتمه یابد، به حیات خود ادامه میدهد. با این حال روشهایی وجود دارد که میتوان یک قرارداد را پیش از موعد نیز مخدوش کرد.
این موارد که به عنوان روشهای خاتمه قرارداد شناخته میشوند، شامل فسخ قرارداد، انفساخ قرارداد اقاله آن است. با توجه به اینکه عقد صلح بسیاری از موارد جایگزین عقد وصیت میگردد، در این بخش قصد داریم اعتبار قرارداد صلح و ادامه حیات آن را در دو حالت پیش از فوت و پس از فوت هر یک از طرفین بررسی نماییم.
اعتبار صلحنامه زمان حیات
اشاره کردیم که قرارداد به محض امضا حیات حقوقی خود را آغاز میکند و اصولا تا هنگامی که موضوع آن خاتمه یابد و یا مدت اعتبار زمانی قرارداد به پایان رسد، به حیات خود ادامه میدهد. اما روشهایی که برای مخدوش کردن حیات یک قرارداد وجود دارد، در عقد صلح هم میتواند مورد استفاده قرار گیرد که در ادامه هر کدام را بررسی میکنیم:
- اقاله قرارداد صلح در زمان حیات: اقاله یک قرارداد به وضعیتی گفته میشود که همان دو ارادهای که قرارداد را ایجاد کردهاند، آن را برهم میزنند. پس برای مثال در اقاله عقد صلح، دو ارادهای که این عقد را امضا کرده بودند، حال قصد دارند به حیات حقوقی آن خاتمه دهند. در این حالت، به دلیل اعتبار ارادهها، قصد موخر ایشان برای خاتمه قرارداد صحیح است.
در نتیجه دو ارادهای که صلحنامه را امضا کردهاند، این حق قانونی را دارند که به طریق اقاله به آن خاتمه دهند.
- انفساخ قرارداد صلح در زمان حیات: انفساخ به حالتی از خاتمه حیات یک قرارداد گفته میشود که عاملی در قرارداد گنجانده شده و خاتمه قرارداد را به صورت مستقل رقم زند. برای مثال طرفین در قرارداد ذکر کرده باشند که در صورت حدوث شرط خاصی، صلحنامه اعتبار خود را از دست خواهد داد.
با توجه به اینکه هر دو اراده موثر در تنظیم قرارداد، این شرط را در آن گنجاندهاند، بدیهی است که شرط اعتبار داشته و در صورتی که حادث شود، قرارداد به خودی خود اعتبار و حیات خود را از دست خواهد داد.
- فسخ قرارداد صلح در زمان حیات: فسخ قرارداد به وضعیتی گفته میشود که یکی از طرفین به تنهایی به حیات حقوقی قرارداد خاتمه میدهد. فسخ قرارداد میتواند ناشی از آن باشد که شخص به صورت کلی امکان و حق فسخ قرارداد را برای خود حفظ کرده است و یا میتواند به این گونه ذکر شده باشد که در صورت حدوث برخی شرایط خاص، شخص حق فسخ قرارداد را پیدا میکند.
در اینجا باید اشاره کنیم که نمیتوان حق فسخ را به صورت مطلق برای یک شخص قرار داد مگر آن که مدت زمان حق فسخ تعیین شده باشد. پس چنانچه در قرارداد برای مدت زمان مشخصی برای هر یک از طرفین حق فسخ مطلق در نظر گرفته شده باشد، نامبرده میتواند به صورت یکجانبه قرارداد را فسخ نماید.
اما زمانی که شرط خاصی در قرارداد ذکر میگردد و در صورت فراهم شدن شرایطی برای یکی از طرفین حق فسخ ایجاد میگردد، دیگر لزومی ندارد که محدودیت زمانی قائل شویم. حال چنانچه یکی از موارد در قرارداد ذکر شده باشد و نیز شرط پیشبینی شده حادث گردد، طرفی که حق فسخ به نفع وی ایجاد شده است، امکان و اجازه خاتمه دادن به قرارداد را خواهد داشت.
اعتبار صلحنامه پس از فوت
در بخش پیشین اشاره کردیم که اعتبار قرارداد در زمان حیات طرفین، جز با وجود یکی از شرایط فسخ، انفساخ یا اقاله بر هم نخواهد خورد.
با توجه به اینکه عقد صلح در بسیاری از مواقع جایگزین عقد وصیت میگردد، محتوای این بخش بسیار کاربرد داشته و برای ما مهم است.
مواردی که از خاتمه حیات حقوقی قرارداد اشاره کردیم، در اینجا نیز بررسی خواهیم کرد و اثرات آنها بر خاتمه عقد پس از فوت هر یک از طرفین را معرفی خواهیم کرد.
- اقاله عقد صلح پس از فوت: در بخش اقاله دانستیم که اقاله به دو ارادهای که یک عقد را ایجاد کردهاند نیاز دارد تا به حیات حقوقی آن عقد خاتمه دهد. پس طبیعتا پس از فوت یکی از طرفین در عقد صلح، با توجه به اینکه یکی از دو اراده را از دست دادهایم، دیگر امکان عملی برای استفاده از اقاله را برای خاتمه دادن به عقد صلح نخواهیم داشت.
- انفساخ عقد صلح پس از فوت: در انفساخ دانستیم که شرایط خاصی در قرارداد ذکر میگردد که میتواند مستقلا حیات حقوقی عقد را خاتمه دهد. حال باید بدانیم که این شرایط به حیات هیچ یک از طرفین وابسته نیستند و ادامه حیات خود را از اصل عقد وام میگیرند.
پس چنانچه هر یک از شرایط مربوطه در عقد ذکر شده باشد و پس از فوت یکی از دو طرفین حادث گردد، به نظر میرسد که عقد صلح به خودی خود خاتمه خواهد یافت. زیرا طرفین عقد در امضای عقد اصلی این نتیجه را هدف قرار داده بودند.
- فسخ عقد صلح پس از فوت: در فسخ عقد دانستیم که دو حالت کلی وجود دارد. یا برای یک شخص حق فسخ مطلق با تعیین مدت زمان در نظر گرفته شده است و یا آن که شرایطی پیشبینی شده است که حدوث هر کدام از آنها میتواند به شخص حق فسخ دهد.
این ویژگیها برای فسخ عقد حتی پس از فوت نیز ادامه دارد. پس چنانچه شرط فسخی در قرارداد ذکر شده باشد، و این وضعیت پس از فوت هر یک از طرفین ایجاد گردد، طرف دیگر امکان و اجازه فسخ قرارداد را خواهد یافت.
در نهایت آن که عقد صلح حتی با فوت یکی از طرفین به حیات خود ادامه خواهد داد و جز در یکی از حالتهایی که ذکر کردیم، نمیتوان به اعتبار و تمامیت عقد صلح، پس از فوت یکی از طرفین، خدشه وارد ساخت.
“این مطلب تبلیغاتی است”