در سال های گذشته و همزمان با تشدید نوسانات در اقتصاد ایران، شاهد بوده ایم که طیف های قابل توجهی از مردم کشورمان سرمایه خود را در بازارهای طلا و ارز وارد کرده اند و از این رهگذر به دنبال تامین حدی از امنیت اقتصادی برای خود بوده اند. این در حالی است که به نظر می رسد میزان اعتماد عمومی به بانک ها تا حدی کاهش یافته است.
به بیان سادهتر، به نسبتِ آمارهای قابل تاملی که در مورد سرمایه گذاری مردم در بازارهای طلا و ارز ارائه میشود (برخی از ذخیره بیش از 30 میلیارد دلاری طلا و ارز در دسترس مردم کشورمان خبر می دهند)، میزان اقبال آن ها به گذاشتن سرمایه خود در بانک ها کمتر است. این معادله خود سبب می شود تا تامین مالی بخش های مختلف اقتصادی کشور از طریق بانک ها تا حدی دچار چالش شود. از این رو، در توضیح چرایی این روند معکوس در اقتصاد ایران، توجه به 3 مولفه مهم به نظر می رسد.
اول اینکه اغلب مردم این دیدگاه را در ذهن دارند که سود بانکی در شرایط کنونی اقتصادی کشورمان منفی است. به بیان ساده تر، میزان سودی که بانک ها ارائه می دهند تناسبی با واقعیت های تورمی کشورمان ندارد. اکنون برخی بانک های کشورمان تا حدودا 25 درصد نیز سود می دهند اما واقعیت این است که نرخ تورم حداقل در چهار ساله اخیر در ایران به اذعان بسیاری از صاحب نظران اقتصادی حداقل 40 درصد بوده است.
این یعنی اگر فردی سرمایه خود را در بانک قرار دهد، در هر سال 15 درصدد از نرخ تورم عقب می ماند. این در حالی است که تجربیات سال های اخیر نشان داده که سرمایه گذاری در بازارهای طلا و ارز بعضا می تواند در بازه زمانی محدودی چندین برابر بیشتر از این میزان، از سرمایه مردم حراست کند و برای آن ها آورده داشته باشد.
نکته دوم اینکه متاسفانه در سال های گذشته تحت تاثیر برخی رویکردهای دولت های مختلف کشورمان، میزان اعتماد عمومی به حکمرانی اقتصادی در ایران دچار آسیب شده است. به بیان ساده تر، طیف هایی از مردم دیگر مثل گذشته به مواضع مقام های ارشد اقتصادی کشورمان اعتماد ندارند و ترجیح می دهند به تجربیات تاریخی سال های گذشته در حوزه افزایش قیمت ارز و طلا اعتماد کنند.
این موضوع سبب شده تا بازار دلالی در اقتصاد ایران داغ شود و شاهد باشیم که سیل قابل توجهی از سرمایه ها وارد بازارهایی نظیر طلا و ارز، خودرو، مسکن، ارزهای دیجیتال و غیره شود. موضوعی که بسیاری از صاحب نظران نسبت به آن هشدارها داده اند.
و سوم اینکه برخی نیز در بحبوحه تشدید تنش های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک میان ایران و بازیگران خارجی، ترجیح می دهند که سرمایه های خود را به دلیل اوج گیری عدم قطعیت های اقتصادی در بازارهایی نظیر طلا و ارز سرمایهگذاری کنند. این یک مساله جهانی است و لزوما به اقتصاد ایران محدود نیست با این حال در کشورمان با توجه به سال ها تنش میان ایران و غرب، ابعاد جدیتری را به خود می گیرد.
به هر حال، یکی از حوزه های اصلی تقابل قدرت های غربی و متحدانشان با ایران، عرصه اقتصادی و تلاش برای کمارزشکردن پول ملی کشورمان است و این مساله برای مردم ایران آسیبزا است. موضوعی که آن ها را به در پیشگرفتن اقدامات تقابلی در قالب سرمایه گذاری در بازارهایی نظیر طلا و ارز وادار می کند. در این میان، عدم ارائه ابتکارهای جدی برای جذب سرمایه مردم در کشورمان، خود ابعاد جدیتری را به این چالش بخشیده است.